به نام خدا

چندین و چند جلسه مشاور رفتم تا بتونم درست احساساتم رو بفهمم یه زمانی بهم این جمله بالا رو میگفتی، میگفتم از سر بی دردی و بی مشکلی و شر و وره خلاصه ولی واقعیتش اینه که تیکه دومش اشتباهه اینکه از سر بی دردیه رو هنوزم معتقدم من اگر یه مشکل بزرگ تر داشتم اصلا به اینکه یه چیزی توی احساساتم درست نیست و مشکل داره فکر هم نمیکردم ولی اینکه چرته و این حرفا... این نه... این غلطه به نظرم یه چند وقتیه احساساتم رو بهتر میشناسم احساسات غلط رو احساسات نا به جا رو احساسات به جا که باید بهشون اهمیت داد رو هنوز اول راهم ولی اولشم قشنگه یه خود شناسی ریز و خوبی بهت میده که خیلی جالبه کاش تو مدرسه این چیزا رو یاد میدادن ولی حالا که ندادن خودت برو دنبالش به نام خدا...

مثل من نباش

من نیستم

من با هر مریضی، هر دردی یه دور کل زندگیم به هم میریزه

یه سنگ کلیه گرفتم چندین برنامه کاری کامل بهم خورد

کلا هیچوقت جنبه بیمارستان و دکتر و درد و اینا رو نداشتم

بده به نظرم

زشته

درست نیست

اینا هم بخشی از واقعیت زندگین بلاخره

تو مثل من نباش

به نام خدا...

یه بازه ای این کارو میکردمزندگی خیلی قشنگ تر میشه انجامش بده هر نکته مثبتی که هست رو بنیوس یه ذره یه ذره هم بزرگترش میکنی و کاملتر بعد هر بار که میایی مرور کنی میبینی یکی دو تا از خوبی های زندگی رو یادت رفته بوده و چقدر وقته بهش فکر نکردی و همون لحظه فکر میکنی و این تکرار بارها و بارها و بارهای نکات خوب زندگی این مرور بارها و بارها و بارهای اون حس خوب به یاد اوردنش اینا باعث میشه کلا ادم شادتری باشه انرژی مثبت بیشتری داشته باشی نه وقت زیادی میبره نه تمرین زیادی میخواد نه خرچی داره انجامش بده به نام خدا...